مانی حقیقی(نقاش – محقق)
ماني حقيقي در سال 1338 (1959) در تبريز چشم به جهان گشود. تحصي█ متوسطه خود ر ر ر█ تهران به تم ام رس█ ոլորտ در ع عاستر ري█ و و فيزيك به خذ ديپ ديپQUE شد. وی به طور همزمان شروع به نقاشی نمود. وی ازسال 1354 (1975) در نمایشگاه های مختلف شرکت نمود. حقیقی سال 1359 (1980) عازم ايتاليا شد و در دانشكده هنرهاي زيباي ناپل ادامه تحصيل داد. وی سال 1362 (1983) نمايشگاه «آكادمي هنرهاي زيباي ناپل» در «كاستل دلوو (CASTEL DELL'OVO)» և այնուհետև տարի 1364 (1985) نما یشگاه «رنگ های سوخته» در گالری «دهونيانادهونی نمود» )»:
وی سال 1365 (1986 թ.) «Գալری سن كارلو ناپل در نمايشگاه هنر« باري (BARI)» «شركت داده ش و سال 1366 (1987) در نمايشگاه « هنرمندان خارجي در كمپانيا» شركت جست.
وی از سال1369 (1990) در شهر ميلان اقامت گزید و. در سال1372 (1993) به بيستمين REVIEW هنرهاي بين مللي سولمونا SULMONA دعوت شد و مدال AUREA اين رخداد را دريافت نمود.
حقيقي در فاصله يك سالهاي 2001 – 1997 نيز مجدداً در اين رخداد حاضر شد. وی سال 1374 (1995) «THE DIFFERENCES» «THE DIFFERENCES» - ի մեծ مؤسسه (95): نیز در نمایشگاه هنر معاصر فرانكفورت و آتن حضور.
وی در سال 1996 «موزه هنر PAOLO PINI ميلان» به همراه 60 նկարիչ MAPP اثر مشترکی را خلق نمود و پس از آن در فئیرا بولونیا ARTE FIERA BOLOGNA شركت جست.
MORRA ծրագիրը ريزي شده بد و در ادامه، در استوديو MORRA ناپل و ميلان و در نمايشگاه «هنرمندان جهان در ميلان AT THE HAJECH SPACE» ներկայանալ:
وی در سال 1999, բացի այդ, شرکت در نمايشگاه «BABEL» در نمايشگاه بين المللي هنر مدرن و معصر ميلان و اولين جش نوار بين المللي طراحي موزه هنرهاي معاصر تهران نيز شركت جست.
واقعی در سال 2000 نمايشگاه «نقاش معاصر ايراني» را در محل موزه ملي هنرها و سنت هاي مردمي رم برگزار مي نمايش ود و در سال 2001 առաջին نمايشگاه انفرادي خود در ميلان را در گالريLAWVENCE RUBIN ցուցադրում.
MARCO MENEGUZZO MARCO MENEGUZZO-ի մասին حقيقي و آثارش گفته է.
«‹ ريشه هاي فرهنگي حقيقي آن چنان قوي است, որ ոչ միայն հակառակ فريبندگي هاي فرهنگ هاي بي تفا وت، صحيح و سالم گذر مي نمايند، بلكه متوجه و كنجكاو است كه اين فرهنگ ها چقدر مي نمايش تصاوير تصاوير يري جهان را ارائه . او بر این باور است که از دوردست و مطمئن است که به دور دست ها می رود. (نگاه كردن به آن سو ) در پيوستگي كلي بين انسان و جهان قرار دارد و حقيقي از اين դերի մասին է و ست عي مي كند از رهگذر كارش آن را به بهترين نحو ساخت. در اين پس հիմք اثر هنري چيزي نيست جز راهي جهت بيان اين نوع درك و پيوستگي ميان سه اصل پايه در هر فرهنگي. այսինքն Աստված; انسان و طبيعت .در حقيقي، تبديل احساس داخل يك دنياي هندسي و رنگارنگ، به نمايش مصور مي شود و انتخاب يك شكل ساده و نمادين، اشتراكي مذهبي را به نمايش مي دهد».